در دو دنیای موازی هستیم درست اما یا کریم ها شاهدندبا خیالِ دیدنُ..... خندیدنتگاهگداری غُر زدنُ... دست آخر *دستت درد نکنه مادر* گفتنت، آستین حوصله را بالا زدمُ.... همانطور که روزهای اسفند دود می شوند
خانه را آب وجارو زدمُ..... دستی سرو گوش گلدانها کشیدم گرد و غبارِ چشمانِ آیینه را ، که تو در آن برای همیشه ثبت شده ای، گرفتم. قلب شیشه ای پنجره اتاقت که از ندیدنت تار شده را زُدودم. دلِ گلهای قالی که برای نوازشهایت تنگ شده بود را، به دست آوردم. یادش بخیر را سَرِ طاقچه یِ تمام خاطرات دیروزها نشاندم. خلاصه خانه
تکانی کردم.راستی تو در دنیایِ خودت چه می کنی کاش آنجا بودم گل می گفتیم و گل می شنفتیم بعد سَرِ صبر برایت خانه تکانی می کردم برچسبها: خیال, خانه, خاطرات, دلتنگی, دل یادداشتهای گلاب ...
ما را در سایت یادداشتهای گلاب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0favfa9 بازدید : 246 تاريخ : دوشنبه 12 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:16